کوبا
من به تازگی کوبا برای اولین بار بازدید و آن را دوست داشتم! این قطعا یک مکان من می خواهم به دیدار دوباره. با این که پیدا کردن گوشت خوشمزه شام رایگان یک چالش در برابر.
اما برای اولین بار از قسمت کوچک من از غضب شروع قبل از من حتی پا بر روی که چراغ جزیره زیبا از Cubana شرکت هواپیمایی ملی کوبا مجموعه. به عنوان پرواز من از توی گاتویک تا 12.40 من غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهار صرف میشود در همیشه شیرین و مطلوب بود، اما بهترین از یک دسته بد ترمینال جنوب است که کافه سرخ. من زیر پا له کردم بسیار گام زد اما همیشه امیدوار آزاد چمدان نیمه سرخوشی محل های عجیب و غریب مسیر باردار از نگاه کردن به در مقابل در منوهای خروجی مواد غذایی در سراسر روشن گسترده ای برگزاری / آشیانه خرید بزرگ. من می دانستم که در حال حاضر که من می توانم یک لیوان خوب یا دو تا از قرمز با غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهار صرف میشود من, این گاتویک کارناتاکا نمی بعد از همه است. اما پس از یک کارت اعتباری ضربه فروش فوری یک دوربین DSLR سطح مبتدی (این ضروری بود که من قادر به قرار نیکون من در ترال در آخرین لحظه از درهم و برهمی از تخت من است نبودم) …من به پایان رسید تا با دایره خیس از شیرینی در قارچ مخلوط در تقریبا خوب 'Feuillete د قارچ' £ 5.95. مواد غذایی آسایش, تقریبا خوب اما به آرامش بیشتر از آن نیاز به یک سمت از سیب زمینی سرخ شده فرانسوی £ 2.95 و سالاد £ 3.50. خسته کننده خسته کننده خسته کننده! اما بیش از خسته کننده گمان می کنم, پرجنجال تقریبا به این حال برای بعد از همه پرداخت می شود. من متوجه شده ام میل شدید در فرانسه (و شبه فرانسه) رستوران ها برای استفاده از کره بدون نمک. کاملا فرانسه دوست نمی پالت کره بدون نمک من درست مثل گریس بدون نمک طعم. همچنین پرجنجال برای یک فرانسوی یا شبه فرانسه و یا خود را یک نام زنجیره ای فرانسوی "قاب" که گریس بدون نمک همراه بود و برای آنها که به اتهام £ 2.25 یک سبد ارزان کمی از روح سفت مقوا بی اهمیت است با توجه به.
برای اضافه کردن توهین به آسیب تمام کارکنان بیش از دو حال بارگذاری صحبت جدی تملق گوی شد و به دنبال انواع مناسب که به نظر می رسید تلاش هر ظرف را در منوی بدبختی, در بازرسی نزدیک تر من کشف آنها در واقع در تلاش بودند هر ظرف در نیش منو های نیش و پس از بحث های جدی آنها را به نوشتن چیزهایی شد. این مردم آن را نقل در شرکت کار کرده و آزمایش طعم بود و یا می شده اند اگر هر چیزی طعم و مزه داشت. با این دو می شود تا خدمات مکیده کند بود. سالاد کم خونی بود, سیب زمینی سرخ کرده شل بود, شراب خوب بود. من در میانهی شب حتی به تفسیر شیطانی از گیاهخواری من در هواپیما مواجه می شوند در عین حال کردم. یک کار خوب آن که هیچوقت یک ساندویچ در قطار داشته.
من یکی از کسانی که موج دور غذایی خطوط هوایی هنگامی که آن را به من آورده به خصوص که من یکی از این افراد که همه خیره در هستم برای دیدن آنچه که کردم به این دلیل که غذا های گیاهی همواره برای اولین بار از خدمت نمی. بنابراین کمتر از چهار ساعت پس از گران قیمت در گل ولای ماندن کافه سرخ من حذف درب فویل از کافی بخش تقریبا خوشمزه کوچک ماکارونی در سس گوجه فرنگی, یکی دیگر از سالاد کم خونی و جام واجب خربزه سرد. من نبود گرسنه حسادت تا ایمیل بودین همسایه من chocolatey کیک. من یک الگوی مشخص در ارائه دسته تخم تخم مرغ غذا های گیاهی متوجه. ممکن است پنیر وجود دارد در بخش عمده ای از غذا اما آن معمولا با کراکر پس از آن داده نشده به عنوان آن را با وعده های غذایی غیر گیاهی است. هر چیزی شیرین و چسبنده است که توسط مکعب خربزه یخی جایگزین و پت کره توسط مارگارین سفید جایگزین (این حس البته برای یک وعده غذایی گیاهی را اما پنیر در ماکارونی وجود دارد). من شراب که با شام خدمت کرده بود نوشید و به عنوان من بود که پیدا کردن تنها با شام خدمت کرده است و برای فروش نیست. در یک مرحله به نظر می رسید به یک مرد در پشت هواپیما فروش لیوان پلاستیکی از رم وجود دارد (یا شاید این توهم قند خون بود) اما او در زمان تصمیم گرفتم آن زمان برای نوشیدن دیگری بود رفته بود. پرواز سیزده ساعت بود به عنوان یک توقف برای پیاده کردن مسافر و سوخت گیری در Holguin وجود دارد.
بدون تنقلات بیشتر برای چه به نظر می رسید مانند هشت ساعت در خدمت شد و در آن زمان من دوباره واقعا گرسنه بود. ارائه بعدی توسط شکوفا خوش آمدید فعالیت خدمه قبل شد, این حالت از پیش بینی برای من کوتاه قطع شد وقتی که یک مباشر با محل بیان بی احساس یک موز در یک سینی پلاستیکی در مقابل من. من از او پرسیدم چه در ساندویچ که حالا که دست از بود. آنها مانند پنیر نگاه. آنها پنیر بودند. 'این برای گیاه خواری نمی, این است که برای گیاه خواری 'او سرزنش من نگه داشتن نام موز من. اما من یک ساندویچ دوست آنها به عنوان پنیر هستند '. من در نزدیکی آشپزخانه نشسته بود و مهماندار هواپیما شروع به خواندن برچسب مواد تشکیل دهنده بر روی ساندویچ. 'است پنیر وجود دارد. شما پنیر خوردن? به هر حال شما نمی توانید دارند, شما سفارش گیاهی "در حال حاضر من بود موضوع را به نظر می رسد مشکوک, گیاهخواری جعلی. 'بود پنیر در ماکارونی تو به من آورده وجود دارد' من به آنها گفتم, اعصاب من در حال حاضر در تحریک فوق العاده گرسنه jangling. در نهایت پس از همه یک ساندویچ داده شده بود که در مقابل من قرار داده شد, خوشبختانه برای گیاه خواران بی دست و پا بود یکی سمت چپ وجود دارد.
به زودی!
زیبا بایه د Vinales و شگفت انگیز هاوانا, کتاب, فیلم, دستور العمل و بیشتر!
I agree it can be a nightmare trying to find veggie food when travelling. I’ve had similar experiences to your cheese sandwich/banana fiasco and it is infuriating. As regards eating when you get there, as well as googling local restaurants etc I’ve also contacted veggie groups in the past. آنها دانش محلی مفیدی از آنچه در دسترس است دارند و معمولاً خوشحال هستند که کمک کنند 🙂
anyone departing from gatwick south must have been to cafe rouge if in hunger, since the alternatives ere very poor indeed..
and everyone must have experienced some bad service there, since the staff knows customers are there more for necessity than desire of an authentic french bistro.
same disappointment with the baguettes, that, at the time, i excused, given the very late hours..
no excuses for a friend of mine being given the wrong order, even after a busy day, any inesperienced waiter should be able to get the right orders, if he has a notepad, and is serving a table of 3.. and all this in a nearly empty place (maybe 2 other tables)
حتی پس از آن, در هر صورت, we were accomodating, and my friend accepted the wrong order, it was late for the flight, after all, but would have been nice to receive some sort of discount, or at least free fake baguettes..
i was reasonably happy with my naked snails (بله, they don’t even pretend to reuse empty shells, they give you just the bare slug..) and the soggy baguette was a decent dip in all that parsley and garlic sauce..
but next time i will make sure to dress smart, and pretend to fill a secret shopper form, not to escape the bill, but to see if the service improves..
about your flight, i suppose it’s not entirely their fault, it was you to expect a bit too much..
Cubana Airlines must be staffed by cubans, and probably for them, used to so much deprivation, where a slab of meat is a brown luxury item covered in flies at the local market, the idea of a wealthy and healty foreigner refusing such a treat as a meal coming from some animal parts, must look as an insult to their struggles and to their imposed fruit and veg rich diet..
it is probably impossible for them to grasp the differences between vegans, edenics, and macrobiotics alike..
but we cannot blame them for being offered a banana or a boiled egg at the wrong time, after all they just follow directives..
I am a proud carnivore, so i would go for the egg AND the banana, whit cheese on top, but i would also suggest any vegetarian on holiday to keep a couple of cereal bars handy, when abroad, just in case, to avoid starvation..
اسکله
I couldnt agree more! Anyone who departs from Gatwick South (regularly) and even a lot of people who havent been to Gatwick South must have gone to the phony Bistro. But we do they put up with it? Personally I would rather have soggy mushrooms on soggy pastry than naked slugs in sauce but why hasnt someone staged a protest along the lines of ‘we wont eat in your grotty overpriced restaurants until they arent grotty and overpriced anymore’? Down with the fake baguettes! On faire la greve!
I found Cubans often to be nonplussed by vegetarianism. در پرواز تودوزی صندلی ها متفاوت بود و چراغ من کار نمی کرد. زوج خواب آلود کنار من کور را پایین کشیدند و از آنها خواستم کمی آن را بلند کنند تا بتوانم بخوانم.. هیچ سرگرمی تعاملی وجود نداشت اما صندلیها بزرگتر بودند و فضای پای بیشتری داشتند. حادثه موز مقدمه ای بود برای تجربه همه آن بدون خوردن گوشت. من ادنیک نیستم، اما آنها می توانند اقلام لوکس قهوه ای رنگ خود را در مگس ها نگه دارند.
و بعد, گوشتخوار مغرور, Im going to post a delicious recipe that will have you shouting ‘meat is murder’ before you can say Escargot Bourguignon.
if the recipe that was supposed to make me scream ‘meat is murder’ (once agreed on giving murder a bad connotation) was your penne con melanzane rendition, that failed to hit the mark, not because of the ingredients, I in fact love aubergines, rich in nicotine and with a very peculiar spicy texture, but because all the effort and time spent in cooking could be saved and spent pursuing different objectives..
just yesterday, what a coincidence, i bought in sainsbury’s a jar of roasted greek aubergines imam, that, once chopped in smaller chunks, spread onto slices of mozzarella, and put in a microwave for about 40 ثانیه, gives you a very close approximation of your recipe..
just to be sure i was’n fooling myself with the final result, ive just had it as an afternoon snack, without the pasta, of course..
delicious.. ..and within a very reasonable price range (£2.26 a jar)
of course if i had to cook for more than 2 people, your method would be considered, but to indulge myself in a fast treat, i consider my procedure easier..
going back to the murderous recipe, i was expecting something on the lines of the ortolan, blinded songbirds fattened up to 4 times their size in a dark cage, then drowned in a snifter of armagnac, plucked, then roasted for about 6 دقیقه…
such a delicacy that they must be eaten whole, biting off the head, with the diner’s own head covered by a napkin, not to be disturbed during such a feat…
unluckily the practice has been banned in the past 3 years in france, and it would be very expensive to get hold of one in the near future..
good for me, as you know, i am off to vietnam in less than a month, and there, next to dogs, rats and snakes, i will be able to taste drunken prawns, drowned in rice wine..
maybe not the peak of gastronomy, as ortolans are reputed to be, but still some new flavours to add to my library..
after all even Darwin himself wanted to taste every single animal he was coming in contact with..
Darwin was rumoured to have become vegetarian in later life, if so he evolved. He said ‘There is no fundamental difference between man and the higher animals in their mental faculties.… The lower animals, like man, manifestly feel pleasure and pain, happiness, and misery’. But as you perhaps condone murder you are not being discriminatory.
That dish doesnt really take long to cook at all (I usually make lots of tomato sauce and freeze it so its even easier for subsequent suppers). You could cook it one evening and even if you were all alone I’m sure you wouldnt lose any of your other objectives. It just appears time consuming when every action is listed. Anyway its worth it! I’m pleased, اما, that you enjoyed your jar of aubergines they may have saved the life of a small bird.
You could always add some more plant flavours to your library. Have fun in Vietnam and remember dogs are man’s best friend.