من اغلب از دیدن هاوانا فکر کرده بود و آن را به یک دوم نزدیک در یک فرآیند شور و مشورت به مقصد سابق با یک دوست خوب چند سال پیش آمده بود (داشتن شده است در پست توسط هند pipped). هنگامی که یک ایمیل کاهش یافته است به صندوق پستی من اطلاع من از نوشتن البته ده روز با استیون برکوف که اتفاق افتاده است به شکاف سادگی به یک دوره مرخصی من غیر قطعی در مورد که در آن برای ماجراجویی های بعدی من و پرواز رزرو بروید بودن متوقف.
نه همیشه اجتماعی و به طور معمول یک تا اجتناب از این فعالیت ها گروه مخوف, بودن در همان اطراف و رفتن در مورد روز من در محدوده نزدیک با افرادی که انتخاب من نیست, این نبود نوع از چیزی که من به طور معمول برای رفتن (در حالی که حداقل در تعطیلات). علاوه بر این من تا به حال هرگز قبلا احساس نیاز به یک دوره نوشتن کمک شود اما کنجکاو برای دیدار با استاد در چنین تنظیم ravishing بود. بنابراین من برای برنامه درسی در یاد هتل Habana رایگان امضا (تک اشغال به طور کامل از دوره پرداخت) و به بایه د Vinales در اطراف آن مرتب ماجراجویی حومه انفرادی من.
در شب من بود به "ملحق" groupo ال من در اطراف در gleaming و وسیع لابی سنگ فرش مرمر منتظر, نیم بند همراه با یک colada پینا jollied. فضای مطبوع خوب بود, من عاشق گمنامی اغوا کننده از لابی هتل اما من توی واقعا به دنبال به جلو به جلسه «آنها», دیگران, کلا. من در واقع به چند دوست خوب خارج از آن همه به عنوان است که اغلب مورد اما در آن لحظه منتظر بودم با اکراه به با بقیه گله همراه است.
من در اطراف در منطقه تعیین شده از لابی آویزان به من اشاره کرد که توسط منشی, تا چه به نظر می رسد در ابتدا به عنوان یک گروه کم رنگ بی عمدتا زنان مونتاژ در لابی آغاز شد و من موخیتو undrinkable مزه بی در یک فنجان پلاستیکی ارائه شد. من در اطراف پشت خدمه unpunctual hovered, مشتاق فقط برای به دست آوردن برخی از جزئیات عمومی بدون نیاز به معطل بیش از حد و سپس به رفتن برای شام. گروه تا حدودی تاخیر شد به عنوان آنها داشت به در فرودگاه منتظر برای کسی که هیچوقت به نوبه خود. این پویا کل گروه از انتظار در اطراف برای مردم است به خصوص خسته کننده, به خصوص اگر آنها اصلا به نوبه خود. شاید این ناشناس خاص خواهد بود ایمیل بودین نویسنده حتی می خواهید برای ورود به کشور زمانی که در اختیار کامل از اخبار من در مورد دریافت شد.
من در حال حاضر به حال خاص شب اول نزدیک رستوران اختصاص داده شده برای شام (تمبر Trattoria در کاله 0 بین کالس 23 و 25, تنها در اطراف بلوک) داشتن هیچ علاقه یا صبر برای اتصال و ناهار خوری و آه که در آن باید ما می رود?'فقط رتبهدهی نشده است. پرسه زن تمایلی در پس زمینه, آماده به شیب کردن هر لحظه, از من خواسته شد که اگر من که من بود و دست برنامه برای رقص سالسا که من did not سوال به عنوان صبر من محدودیت های آن رسیده بود, تنها بسیاری از سوالات بی ربط خطاب به کل گروه می توان تحمل وجود دارد. آن بسیار خسته کننده زمانی که برخی از مردم فکر می کنم لازم است برای یک گروه کامل از غریبه ها برای گوش دادن به پاسخ سنگین از غیر بومی "آیا امن?, 'می تواند آب بنوشید?’ و چگونه می تواند شوهر من با من تماس بگیرید?.
در حال انتظار برای آسانسور, یک مرد موش صفت کوچک از من پرسید 'آیا شما یکی از معدن?', این بلافاصله rankled اما نه مایل به دریافت کردن در یک بد پا من خودم از خواسته یکی از متوقف شما چیست?و پاسخ داد: در شیوه ای مغرور که من اینجا برای دوره نوشتن و که من یک برنامه برای رقص سالسا داده شده بود. پاسخ نه نگرانکننده Antipodean کوچک "آن احتمالا حدود همان اما ما نمی دانم چه زمان جورج می خواهد برای شروع 'بود که من پاسخ داد" که جورج?'
'معلم'
'من فکر کردم معلم استیون برکوف بود' '
‘ A.. ایمیل بودین که ایمیل دریافت… او قادر به آمده '
'نه من در Vinales برای چند روز بود و در میانهی شب ایمیل من چک…'
سه روز قبل از تاریخ شروع دوره واقعا انرا هم بزرگ است به reschedule در هر صورت بوده است. این واقعا نبود آنچه که من به شنیدن خواسته بود.
جورج, جورج, جورج. جورج جلسه برای اولین بار در مجموعه خود آغاز شده, او نگه داشته با اشاره به اتاق خود را با اتاق مجاور به عنوان مجموعه خود را به عنوان اگر او از خیلی قبل بوده است نبودم. من کاملا مطمئنم که او از خیلی قبل بوده است نبودم. او پوشیده بود نوعی کیمونو نگه داشته و همه ما در مورد تولد نقطه عطف اخیر خود و تعامل خود را گفتن. او برای اولین بار آموزش خود آغاز شده (تعداد در حال حاضر توسط چند تن از اعضای که پناهنده شده بود تخلیه پیوستن به یک دوره سالسا همزمان) توسط ما درخواست برای اضافه کردن یکی دیگر از کلمه توصیفی به بیرون داده نام. او با زرق و برق دار جورج لگد همه چیز فعال. این نوع از چیزی است که چه چیزی باعث مکروه "فعالیت" گروه. بنابراین ما به حال لودگی میکنند سو و شیرین مل و لطفا کیت و شگفت انگیز Ailon و انواع زباله احمقانه که می توانست unbefitting از اوت آقای Berkoff شده است. ما را وادار شدند به ارسال و انجام کمی و مقداری از آن را سرگرم کننده بزرگ بود. تاکید بر بازیگری از آنچه که ما نوشته شده بود, جورج بودن بازیگر در صحنه و هنرپیشه. من هرگز از جورج شنیده. مردم بیشتر به نقص به سالسا.
جورج وسواس با ادگار آلن پو و به ویژه با شعر روایت خود ریون حال. در طول یک خوانش خنده دار که یک پاک کن به اتاق پشت سر هم به با HOOVER فقط به عنوان او بود فریاد میکشند, ravenesesque 'هرگز دیگر "!
و ابریشمی خش خش نامشخص غمگین از هر پرده بنفش
من هیجان زده – من با وحشت فوق العاده هرگز قبلا احساس پر;
به طوری که در حال حاضر, هنوز ضربان قلب من, من ایستاده بود تکرار
`'تیس برخی از بازدید کنندگان entreating ورودی در درب اتاق من –
برخی از اواخر بازدید کننده entreating ورودی در درب اتاق من; –
این آن است, و چیزی بیشتر,’
جورج اغلب به حال آخرین بازدید در درب اتاق خود و دادگاه از ساعت برگزار شد. او نا امن بود و نیاز به اطمینان اغلب تکرار اطلاعات شخصی خسته کننده که از هیچ علاقه و ساخته شده یک مدت طولانی به خارج از مجموعه خود و استخر است. او ساخته شده است تا پایه فن کوچک که او با حداقل یک خواب, ناراحت کننده دیگر در این بسته از زنان (مردان بیشتر از آن به سالسا ترجیح به نظر می رسید). او شام منحصر به فرد که نه همه گروه دعوت شدند به حال. این بدیهی است که تمام هزینه های سفر پرداخت بود اما از نقل او از دست دادن بود به خاطر او از بازیگر کار بر روی دل و مزایای ادعای نمیتونستم به مدت یک هفته بود.
هاوانا در وجود شرایطی که قرعه کشی بزرگ فوق العاده بود, مربی مورد نظر اصلی ما. آنهایی که ناراضی همراه با همه دیگران آخر هفته رایگان از مربیگری با استیون برکوف ارائه شد (که تعهدات قراردادی داشت) در جزیره سفید و بهترین آنهایی که سرگرم کننده در طول رفت و آن را به عنوان یک مراسم شگفت انگیزی خدمت. ساعت در زیبا اتاق سقف بالا و شما بارها olde با هنرپیشه مسحور و توانمند و داستان سرا فریبنده سپری شد.
همانطور که می دانید, بیشتر برای دلایل لجستیکی, از نیاز به shepherded شود, من اغلب خودم با ناراحتی اجتماعی گردشگری گروه مداخله..
رسیدن به سرزمین های دور و فراموش شده, بدون برنامه ریزی بسیار minutious, و در دسترس بودن زیادی از یک کالا با ارزش مانند بسیاری از اوقات فراغت, می تواند بسیار مالیات برای کسی است که می تواند تنها چند هفته از کار در زمان را, برای کشف چنین سیاره بزرگ است..
و, از چارلی Boorman من نیستم, نه من Gervais شده و تاجر به مراقبت از رزرو, راحت ترین راه برای من برای دیدن مکان های عجیب و غریب, شده است برای پیوستن به آنچه که آنها را “تورهای ماجراجویی”..
حتی پس از آن, میترسم, نمی توان انتظار همیشه برای پیدا کردن سابق خیابانی SAS به اصحاب سفر یک, اما با توجه به اندازه بسیار کوچک از گروه, و سطح بالایی از آزادی درگیر, می توان با در همه جا حاضر مقابله “هرگز دورتر از ایبیزا است” فرد..
نکن, در واقع است که نمی خواهد بیش از حد بد بعد از همه, وجود دارد می تواند بدتر, من مطمئن هستم که شما تصویر دریافت هستم.. در هر صورت, من یک روش مطمئن برای مرتب کردن مردم, و اجتناب از تعاملات بیش از حد با آنهایی که نالایق..
در نشست pretour, که در آن هر کس می پرسد اگر آن را بی خطر است به خیط و پیت کردن کاغذ توالت پایین سمت باتلاق, و یا اگر آب بطری طعم طراوت بیشتری را با یک مکعب یخ محلی در آن, خط من اغلب استفاده از خودم را معرفی کنم به این گروه است:
“سلام, نام من امیلی است, من شده اند با استفاده از آنجایی که من دوازده بود ..”
.. به من اعتماد کن, همیشه کار می کند..
اسکله های تفریحی
هکتار هکتار هکتار! تشکر امیلی! سلام یک ایده بسیار خوب. من نقطه خود را دریافت کنید در مورد تورهای ماجراجویی, آنها خوب هستند اگر شما یک مقدار کوتاه از زمان به خودرا برای امتحان اماده بسیاری از نقاط به. من استفاده می شود قادر به رفتن برای چهار یا پنج هفته در یک زمان اما متاسفانه در شرایط فعلی من است که نیازی ممکن, سپس (و هنوز هم در حال حاضر به برخی از درجه) من قصد دارم همه چیز لجستیکی در خانه, کار همیشه ممکن نیست من می دانم
تشکر ارسال شگفت انگیزی! من قطعا لذت خواندن آن, شما
یک author.I بزرگ خواهد خاصی به نشانه وبلاگ خود را و اغلب اوقات
دوباره بعد از. من می خواهم به یک تشویق به ادامه کار بزرگ خود را, یک روز صبح خوب!
ارسال خوب, من به دنبال آن شده است
این سایت به اینترنت اینترنت آرمان من است, سبک کاملا استثنایی و سبک و کامل ماده موضوع.
شما بسیار جالب! من گمان نمی کنم من واقعا یک چیز می خواهم که قبل از خوانده ام.
پس خوب به کشف کسی با چند افکار منحصر به فرد در
این موضوع. به طور جدی.. به لطف بسیاری برای شروع این تا.
این سایت چیزی است که بر روی وب مورد نیاز است, کسی که با اصالت کمی!
من عاشق هاوانا! و این سفر صدا مانند سرگرم کننده بزرگ…
خوانده شده خوب
شما ملاقات استیون برکوف? چه او را دوست شد? شد. او تهدید آمیز?
او جذاب و داستان سرا بزرگ بود!
با تشکر از.